faryade khomaoosh: ريحانه جباری: خطاب به رسانه های فارسی زبان: چرا در مورد کمپين نجات ريحانه جباری سکوت کرده ايد؟ خطاب اين نامه بی بی سی و صدای امريکا و رسانه های فارس...
۱۳۹۳ فروردین ۸, جمعه
نجات ريحانه جباري
نامه ريحانه جباری از زندان: در زندگی دردهایی هست که مثل خوره روح آدم را می تراشد و…
نامه چند روز قبل از نوروز سال ۱٣۹٣ نوشته شده و او هنوزخبر ندارد که حکم به اجراي احکام رفته!
امروزدر زندگی دردهایی هست که مثل خوره روح آدم را می تراشد و می خورد و نميتوان زخم آن را به کسی نشان داد و آن زخم مثل این است که بخواهی پیش دکتر بروی و جایی ممنوع را به او نشان
۱۳۹۳ فروردین ۷, پنجشنبه
ما اگر خیزیم بنائ ظلم را ویران کنیم
ما اگر خیزیم بنائ ظلم را ویران کنیم
دستِ استبداد را با خاک و خون یکسان کنیم
دستِ نیرومند ما از آستین آید برون
دوره ی ارزانیست
چه کسی می گوید گرانی شده است؟
دوره ی ارزانیست.
دل ربودن ارزان دل شکستن ارزان.دوستی ارزان دشمنیها ارزان چه شرافت ارزان.
تن عریان ارزان.آبرو قیمت یک تکه نان و دروغ از همه چیز ارزانتر
قیمت عشق چه قدر کم شده است!کمتر از آب روان!
و چه تخفیف بزرگی خورده است قیمت هر انسان
پیشنهاد ۷۰۰ میلیونی
پیشنهاد ۷۰۰ میلیونی به مادر ستار بهشتی / سکوت روحانی به منزله تأیید اعمال خلاف قانون است!
جرم چیدن گل
دستم بوی گل می داد، مرا به جرم چیدن گل
محکوم کردند اما هیچ کس فکر نکرد شاید من
شاخه گلی کاشته باشم
آدم های بزرگ
آدم های بزرگ قامتشان بلند تر نیست !خانه شان بزرگ تر نیست ...ثروتشان بیشتر نیست ...
آن ها قلبی وسیع و نگاهی مرتفع دارند ... !
ﺭﻭﺡ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺑﺎﻟﻎ
ﺭﻭﺡ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺑﺎﻟﻎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ، ﻭ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﻮﺩ ﻫﻢ ، ﺍﺯ ﻫﺮ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺜﻼً ﺍﯾﻦ ﮐﻪ " ﻣﻦ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﻡ " ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﻣﯽ
ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﻭﮐﯿﻞ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ - ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺍﮐﺜﺮﺍً ﺭﻭﺡ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺑﺎﻟﻎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺷﺎﻫﺪ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺯ
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺯﯾﺮﺍ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺑﻬﺎﺀ ﻣﯽ
ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪ . ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﺭﻭﻍ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﮔﻮﻟﺶ ﺭﺍ
ﻣﯽ ﺧﻮﺭﻧﺪ : ﮔﺮﻓﺘﻦ ﭼﯿﺰﯼ
ﺩﺭ ﺍﺯﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﮐﺎﺭﯾﮑﺎﺗﻮﺭﻣﻮﺷﯽ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﮏ ﺗﻠﻪ ﻣﻮﺵ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺯﯾﺮﺍﯾﻦ
ﮐﺎﺭﯾﮑﺎﺗﻮﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﻨﯿﺮ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﯾﺎﻓﺖ ، ﺩﺍﺧﻞ ﺗﻠﻪ ﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ .ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ
ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﮐﺶ ﮐﻨﻨﺪ . ﺗﻠﻪ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ.
ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺷﻮﺩ ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻣﯿﺰﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ . ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪﺣﻘﯿﻘﺖ
ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ، ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﺭﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻋﺸﻖ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﺎﻣﻼً ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﭘﺬﯾﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ
چشمانِ سیاهِ تو فریبات میدهند
چشمانِ سیاهِ تو فریبات میدهندای جویندهی بیگناه!ــتو مرا هیچگاه در ظلماتِ پیرامونِ من بازنتوانی یافت؛چرا که در نگاهِ تو آتشِ اشتیاقی نیست.
معلم بازنشسته زندانی
معلم بازنشسته زندانی پس از تن دادن بازجویان وزارت اطلاعات به خواسته هایش به اعتصاب غذای خود پایان داد
بنابه گزارشات رسیده به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران » بازجویان وزارت اطلاعات با تن دادن به خواسته به حق معلم بازنشسته زندانی وادار به عقب نشینی شدند.
روز سه شنبه ۲۷ اسفند ماه معلم بازنشسته زندانی محمد امین آگوشی در اعتراض به عدم دادن مرخصی به وی به منظور دیدار با همسرش که مدتها ست در کومای کامل بسر می برد و در آستانه مرگ قرار دارد و همچنین ایجاد شرایط غیر انسانی ، با دوختن لبان خود دست به اعتصاب غذا زده بود.
همسر معلم زندانی از اوایل زمستان در اثر سکته قلبی به کوما فرو رفت و بعد از چندین روز بستری بودن در بیمارستان او را بدون اینکه بهوش بیاید مرخص نمودند و در حال حاضر در منزل شخصی اش در حالت کومای کامل نگهداری می شود . در حالیکه در چنین شرایطی نیاز به مراقبتهای ویژه پزشکی دارد .
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، خواستار آزادی بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی در ایران است و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار تحت فشار قرار دادن رژیم ولی فقیه برای آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی در ایران است.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
۳ فروردین ۹۳ برابر با ۲۳ مارس۲۰۱۴
جیشال عدل علی نارویی را دار زده است
جیشالعدل میگوید گروهبان جمشید داناییفر را به تلافی اعدام علی نارویی دار زده است
دختر امیرکبیر جان باخت
دانشجوی دختر امیرکبیر جان باخت - علت: سهل انگاری مسوولین + فراخوان
تجمع امیرکبیر
فرار مغزه
هزینه فرار مغزها از ایران سالیانه 15 تا 30 میلیارد دلار می باشد
دانشجو آنلاین
معماری نیوز: سالانه بین 15 تا 30 میلیارد دلار فرار مغزها از ایران وجود دارد و یکی از عوامل تاثیرگذار در این موضوع، اقتصاد شهری در ایران است.
در تمامی دورهها، اقتصاد برای کارشناسان و مسئولین و مدیران، صاحب اهمیت بوده است، اما با سبک و سیاقی برابر با میل خودشان. این سبک و سیاق این بوده است که همیشه تقابلی با سرمایهداری دارد و این تقابل مانع رشد شهر و کلانشهری مانند تهران میشود.
در حال حاضر نیز در ادامه سیاستهای گذشته اقدامی متضاد ولیکن مخرب، رایج شده است و آن اینست که اقتصاد شهر در کوچه و بازار به مزایده گذاشته میشود و این برخودها نوعی افراط و تفریط در مواجهه با موضوع کلان اقتصاد است.
در نهایت میتوان گفت که: کجفهمی از علم اقتصاد به کج کارکردی میانجامد و این باعث کجاندامی در شهر میشود و این کجاندامی باعث کجکارکردی مجدد در مدیریت و سیاستگذاریهای کلان میشود.
تجاوز گروهی
استقبال از “متهمین تجاوز گروهی” با حلقه گل و شیرینی! خوب شوهرداری جهاد زن! و تجاوز جنسی گروهی جهاد مرد؟
چند روز قبل رسانه ها خبر از آزادی ۱۰ متهم دستگیر شده در حادثه تجاوز گروهی به یک زن در روستایی در نزدیکی کاشمر، از زندان وکیل آباد مشهد را منتشر کردند. به گزارش سحام در پی آزادی این افراد و پس از مراجعت به روستا، مردم روستای قوژد طی مراسمی از این افراد با حلقه گل و شیرینی و ذبح گوسفند استقبال نمودند!
یکی از خوانندگان سحام با ذکر این مطلب و به نقل از منبعی دیگر برای ما نوشت:
” … چند روز پیش چند نفر از عوامل اصلی این اتفاق که دستگیر شده و در مشهد زندانی بودند به روستا برگشتند. مردم روستا با گل به استقبالشان رفتند. باورتان می شود؟! روی شانه بلندشان کرده اند، گوسفند ذبح کردند، در امامزاده ولیمه دادند و… و احتمالا این دلاور “مردان” گل سرسبد دهشان شده اند(!)
حالا این سوال برایم پیش آمده: این “مردان” قهرمان همسری ندارند که از آنها بابت این اتفاق توضیح بخواهد؟ مادری ندارند که بیخ گوششان بزند؟ خواهر ندارند که تف به صورتشان بیاندازد؟ اصلا در این روستا زنی نیست که اعتراضی بکند به اینهمه قدرشناسی در واکنش به همچون عمل شنیعی که انجام شده؟ حتی اگر در دادگاه هم تبرئه شده باشند باز هم حقیقت آن ماجرای تلخ حداقل برای خود ساکنان ده از روز روشن تر است. آی فمنیستها، بدانید که نتیجه تجاوز چندین مرد به یک زن این شد”
لازم به توضیح است که یک مقام مسئول در دادگستری مشهد نیز در این خصوص گفت: تعدادی از این افراد با ضمانت آزاد و تعدادی نیز تبرئه شده اند تا تحقیقات بیشتر از زن مدعی و سایر شاهدان انجام شود.
شانزدهم خرداد، مردی با با یک زن جوان به دلایل نامشخص به اطراف روستای قوژد کاشمر رفته بود که تعدادی از جوانان این منطقه با اطلاع از این موضوع با ضرب و شتم مرد جوان و مجروح کردن او، زن جوان را مورد آزار جنسی قرار دادند.
البته به نظر می رسد هنوز افکار عمومی نسبت به این قضیه سوالات فراوانی دارند که دستگاه قضایی باید در این خصوص ابهام زدایی کند.
مسئول این فجایع خامنه ای است
11 کشته راهیان گور؛ مسئول این فجایع خامنه ای است
خامنه ای 10 روز پیش بر اعزام اجباری دانش آموزان برای بازدید از مناطق جنگ زده تحت عنوان اردوهای ”راهیان نور“ اصرار ورزید و گفت: باید از برخی حوادثی که گاهی در این اردوها پیش می آید جلوگیری کرد اما این گونه حوادث نباید بهانه ای برای زیر سؤال بردن اصل این حرکت بزرگ و مفید شود.
اعزام اجباری دانش آموزان به این مناطق تا کنون دهها کشته بر جای گذاشته است. آخرین تصادف جاده ای در این مناطق دیروز رخ داد.
افزایش کشته های حادثه واژگونی اتوبوس راهیان نور به ۱۱ نفر
معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اهواز گفت: به دنبال واژگونی اتوبوس حامل راهیان نور استان کرمان در محور طلائیه در استان خوزستان، تاکنون ۱۱ نفر در این حادثه کشته شده اند.
ایرج نظری در گفتگو با مهر اظهار کرد: ساعت ۱۴ روز سه شنبه یک دستگاه اتوبوس حامل راهیان نور که از زرند کرمان برای بازدید از مناطق جنگی عازم خوزستان بود در ۱۵ کیلومتری خط مرزی طلائیه استان خوزستان در جاده فرعی دچار واژگونی شد.
وی افزود: متاسفانه تاکنون ۱۱ نفر از این افراد کشته شده اند. ۱۹ نفر نیز به علت شدت جراحات وارده در بیمارستان های اهواز بستری شدند و هشت نفر در همان بیمارستان سوسنگرد به صورت سرپایی درمان و مرخص شدند.
طَلائیه روستایی است در غرب استان خوزستان در نزدیکی مرز عراق. این روستا در دهستان بنی صالح از بخش هویزه شهرستان دشت آزادگان واقع شدهاست.
اکنون مرا به قربانگاه میبرند
اکنون مرا به قربانگاه میبرند
گوش کنید ای شمایان، در منظری که به تماشا نشستهاید
و در شماره، حماقتهایِتان از گناهانِ نکردهی من افزونتر است!
صبح
دگر صبح است و پایان شب تار است
دگر صبح است و بیداری سزاوار است
دگر خورشید از پشت بلندی ها نمودار است
خواب یلدا خسرو گلسرخی
شب که می آید و می کوبد پشت ِ در را ،
به خودم می گویم :
من همین فردا
کاری خواهم کرد
کاری کارستان ...
و به انبار کتان ِ فقر کبریتی خواهم زد ،
تا همه نارفیقان ِ من و تو بگویند :
"فلانی سایه ش سنگینه
پولش از پارو بالا میره ..."
و در آن لحظه من مرد ِ پیروزی خواهم بود
و همه مردم ، با فداکاری ِ یک بوتیمار ،
کار و نان خود را در دریا می ریزند
تا که جشن شفق ِ سرخ ِ گستاخ مرا
با زُلال خون ِ صادقشان
بر فراز ِ شهر آذین بندند
و به دور ِ نامم مشعل ها بیفروزند
و بگویند :
"خسرو" از خود ِ ماست
پیروزی او در بستِ بهروزی ِ ماست ...
و در این هنگام است
و در این هنگام است
که به مادر خواهم گفت :
غیر از آن یخچال و مبل و ماشین
چه نشستی دل ِ غافل ، مادر
خوشبختی ، خوشحالی این است
که من و تو
میان قلبِ پر مهر ِ مردم باشیم
و به دنیا نوری دیگر بخشیم ...
شب که می آید و می کوبد
پشت در را
به خودم می گویم
من همین فردا
به شب سنگین و مزمن
که به روی پلک همسفرم خوابیده ست
از پشت خنجر خواهم زد
و درون زخمش
صدها بمب خواهم ریخت
تا اگر خواست بیازارد پلکِ او را
منفجر گردد ، نابود شود ...
*
من همین فردا
به رفیقانم که همه از عریانی می گریند
خواهم گفت :
- گریه کار ِ ابر است
من وتو با انگشتی چون شمشیر ،
من و تو با حرفی چون باروت
به عریانی پایان بخشیم
و بگوییم به دنیا ، به فریاد ِ بلند
عاقبت دیدید ما ، ما صاحبِ خورشید شدیم ...
و در این هنگام است
و در این هنگام است
که همان بوسه ی تو خواهم بود
کَز سر مهر به خورشید دهی ...
*
و منم شاد از این پیروزی
به "حمیده" روسری خواهم داد
تا که از باد ِ جدایی نَهَراسد
و نگوید چه هوای سردی است
حیف شد مویم کوتاه کردم ...
*
شب که می آید و می کوبد پشتِ در را
به خودم می گویم
اگر از خواب شبِ یلدا ما برخیزیم
اگر از خواب بلند یلدا ، برخیزیم
ما همین فردا
کاری خواهیم کرد
کاری کارستان ...
این سرزمین من است
این سرزمین من است که می گرید
این سرزمین من است
که عریان است
باران دگر نیامده چندی است ،
آن گریه های ابر کجا رفته است ؟
عریانی ِ کشت زار را
با خون خویش بپوشان ...
اشتراک در:
پستها (Atom)