ای اسب بدحجاب روسری ات را نبسته ای
افسار سفت خويش هم، ز دهانت گسسته ای
گيسوی باز خويش را ز چه رو کرده ای پريش؟!
لامذهب از کدام بند و حصاری تو جسته ای
آن کيست داده ات اجازه که اين طور ول شوی؟
نگذاشته وثيقه، درب حصارت شکسته ای!؟
يا ملحدی تو يا، محاربی تو و يا ضدانقلاب
ناکس بگو که عضو و جزو کدام دار و دسته ای
هفتاد و چهار ضربه حکم تو و آن خدای توست
طبق کدام شرع جسته و از بند رسته ای
امسال سال توست؟ وای! و صد وای بر نظام!
امسال سال توست؟ خاک به گورش کند امام
اينجور چارنعل، راست بگو مقصدت کجاست
با اين فيگور، تو که، به بيت آقا آب بسته ای
معلوم شد که سال بهر نظام بد شگون شده
بيخود نگفته اند «اسب» چه سال خجسته ای!
اينجور تاخت مکن! بلرزيد بيت سست فقيه
امسال پيزوری است، مردنی و زار و خسته ای.
طنز از بيژن روشن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر