نامگذاریهای فریبکارانه و اعتراف به شکست
زینت میرهاشمی
شعار فریبکارانه ولی فقیه در نامگذاری سال 92، با عنوان سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» و راهبرد «اقتصاد مقاومتی» برآمد ناتوانی رژیم در حل بحران اقتصادی بود. نامگذاری ولی فقیه برای سال 1393 نشان دهنده شکست شعار قبلی او در این زمینه است. ولی فقیه در سخنرانی خود در مشهد، ضمن اعتراف به شکست «حماسه اقتصادی» سال جدید
را «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نامگذاری کرد.
اعتراف به عدم تحقق «حماسه اقتصادی» پوچی شعارهای بی محتوا و مردم فریب خامنه ای را نشان داد. این شعارها از طرف ولی فقیه در حالی داده می شود که در جدالهای باندهای درون حکومت، آمارهای دزدی و چپاول اموال عمومی از طرف ویژه خواران و وابستگان حکومتی صورت گرفته است. در تمامی این موارد انگشت اتهام به سمت ولی فقیه نشانه می رود. زیرا وی به صورت کامل از سیاستهای احمدی نژاد در زمینه اقتصادی دفاع می کرد.
شکاف طبقاتی موجود با گسترش فقر و بیکاری و سرانجام تعیین مزد پایه کارگران معادل یک سوم خط فقر به بردگی کشاندن کارگران و مزدبگیران با عنوان خلق حماسه اقتصادی طی سال 92 است.
اضافه کردن «فرهنگ» به اقتصاد از طرف ولی فقیه بیانگر شکست بیش از سه دهه حکومت بنیادگرای اسلامی در تحقق فرهنگ ارتجاعی و قرون وسطایی ست. رژیم جمهوری اسلامی در تحمیل فرهنگ ارتجاعی به مردم ایران شکست خورده و اکنون پس از چند دهه سرکوب و بگیر و ببند، باز هم رژیم ناتوان از تحمیل فرهنگ خود به مردم است و کماکان فرهنگ مسلط در جامعه در ضدیت با فرهنگ رژیم ولایت فقیه است.
ولی فقیه در سخن پراکنی خود در مشهد گفت «عزیزان من، فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است» این شعار اعتراف به شکست رژیم در این امر است.
سخنان ولی فقیه از یک سو مصرف خارجی دارد و از سوی دیگر جبهه گیری در برابر آثار جام زهر در پیرامون طرفداران خود یعنی مصرف داخلی دارد.
در فراسوی شعارهای عوامفریبانه و نامگذاریهای بی مختوا، چشم انداز حل بحران اقتصادی تاریک است و در این سال که تازه آغاز شده ما شاهد تشدید بحران در قدرت همراه با اوج گیری جدالهای حکومتی و گسترش فقر و تنگدستی در میان مردم خواهیم بود.
این چشم انداز تاریک را رفسنجانی با کلمه «غصه» ترسیم کرده و در پیام دو سطری خود این شعر را آورده است؛ «بر سر آنم که گر ز دست برآید، دست به کاری زنم که غصه سر آید».
رفسنجانی هم باید بداند که بحران گسترده تر و عمیق تر از آن است که او بتواند دست به کاری زند که «غصه» پایان یابد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر